روژینا دنیای مامان و باباروژینا دنیای مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

دنیای مامان وبابا

ارتمیس عزیز

دختر نازنینم یه چند وقتی میشه که از یکی از خاله ها که خاله ارتمیس بود و همیشه برامون یادگاری میذاشت وبهمون لطف داشت خبری نیست .عزیزم از اون روزی که پست رمز دار گذاشتم.چون نتونستم رمزو بهش بدم فکر میکنم که ازم ناراحت ودلگیر شده اخه مامانی ارتمیس جون وبلاگ نداشت و حتی بهش پیشنهاد دادم که ایمیلشو بده اما ایمیلم نداشت .همیشه برای همه پستها کامنت میذاشت وبنظرم خیلی به شما لطف داشت و شما  رو دوست داشت . ماهم دوستش داشتیم.اما چند وقتیه که کامنتی برامون نمیذاره. این پستو مخصوص ارتمیس جون گذاشتم چون به طریقه دیگه ای بهش دسترسی نداشتم.  که اگه  هنوزم وبلاگمونو میخونه  و ازم ناراحته ازش معذرت خواهی کنم و امیدوارم هرجا که هست همیشه ش...
28 مهر 1392

عید قربان 2. تولد بابا و......

اول از همه  عیدت مبارک دخترک نازنینم .24 مهر عید قربان بود. ببخش که دیر شد ونتونستم که زودتر تبریک بگم عزیزم .البته تبریک وبلاگی منظورمه.چون همون روز حسابی چلوندمت وبوس بوسیت کردم و عید رو بهت تبریک گفتم . عزیزم این چند روز کلی حالم گرفته بود بخاطر نداشتن دوربین و اصلا حال و حوصله نداشتم که بیام وبلاگتو اپ کنم .البته چندان عکس خوبی هم تو این چند روز ازت نگرفتم که بهونه ای باشه برای اپ کردن. اما انشالله از این به بعد سعی میکنم زودتر اپ بشیم . نازنینم 25 مهر تولد بابا بود و وارد 31 سالگی شد .همسر عزیزم  تولدت مبارک . انشالله که 120 ساله بشی گلم .بودنت برای منو دخترمون ارامش و امنیته. دوستت داریم .   //// نادر عزیزم....
28 مهر 1392

11 ماهگی عسل خانم

  عزیز دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم                                       ماهگیت مبارک   عزیز ترینم 11 ماهه قشنگ از باتو بودن گذشت.قشنگترین لحظات عمر من تو این 11 ماه بود دخترکم . وجود نازنینه تو باعث شد که من به عشق برسم. و تو این 11 ماه فهمیدم که چقدر عشقه یه مادر به فرزندش میتونه بزرگ باشه بزرگتر از همه عشقهای دنیا . وفقط یکماه مونده تا یکسال از اون روز قشنگ که خدای مهربون تو رو به من هدیه کرد. عزیزم میدونی چیه.همین ال...
23 مهر 1392

بدون عنوان

عزیز دلم امروز روز کودک بود.روزت مبـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــارک کودک نانازیه من دختر نازنینم امیدوارم که دوران کودکی خوبی داشته باشی  وهمیشه سلامت وموفق باشی بهترینم . روژینا جونـــــــــــــــــــــــــــم امروز بردمت پارک وهمزمان با اولین روز کودک بودنت اولین پارک رفتن رسمی رو تجربه کردی . قبل از این چند بار ی رفته بودیم اما شما تو پارک بازی نکرده بودی.امروز تو فضای بازی پارک که رفتیم بچه هارو با تعجب نگاه میکردی. قربونت برم من گذاشتمت رو سرسره  و سر خوردی و اومدی پایین البته دستتو نگه داشته بودم ومراقبت بودم .چند باری سرسره بازی کردی و بنظرم خوشت اومده بود.راســــــــــــــــــــــــتی از همه...
17 مهر 1392

این روزهای روژینایی

           گل خوشگلم سلام                              عزیز دلم دختر گلم عشقه مامان ناناز مامان عاشقتم این  روزها از دوست داشتن زیاد وعشقی که بهت دارم نسبت بهت خیلی حساس شدم . خودمم دوست ندارم اینجور باشم اما نمیدونم چرا نسبت به کسانی که تو دوستشون داری حسودیم میشه وفقط دلم میخواد ماله خودم باشی.  این روزها فکر میکنم که محبتت نسبت به من کم شده و شاید مثله قبل دیگه بهم وابسته نیستی . فکر میکنم داری ازم دور میشی حس میکنم دلیل همه این احساسا...
13 مهر 1392

پاییز قشنگ

عزیز دلم امشب اولین شبه پاییز 92 هستش . امروز اول مهر بود و شروع سال تحصیلی جدید یادش بخیر اون زمان که بچه بودم همیشه برای اول مهر ذوق داشتم.شبه قبلش وسایلای مدرسه رو اماده میکردم و با ذوق وشوق فراوان بهشون نگاه میکردم. شبه قبلش مانتوی مدرسه امو میپوشیدم و با کفشهای نو حدودا یک ربعی تو خونه میگشتم و راه میرفتم و تجسم میکردم که اول مهر که میرم مدرسه چه خواهد گذشت.و همیشه زود میخوابیدم  که بتونم صبح زود بیدار بشم و برم مدرسه . دخترم با این همه ذوق و شوق که برای مدرسه داشتم اما ته ته دلم همیشه نسبت به پاییز یه دلگیری و غمی بود دلیلش رو هم اصلا نمیدونم .همیشه شنیدن اسم پاییز برام استرس اور بود تا پارسال .  امـــــــــــــا از پارسال ...
2 مهر 1392
1